برای عسلامون

یک هفته بعد از آزادی، بابام،

حدود یک هفته از تموم شدن سربازیم میگذره. روزی که تموم شد خیلی ذوق میزدم. اتفاق خوب بعد از سربازی اینه که برنامه های جلوی چشمم کار پیدا کردن و تشکیل زندگیه و... هست و دیگه مانع بزرگ سربازی جلوی فکر کردنم درباره آینده رو نمیگیره :). درضمن اخلاقم هم بهتر شده و دیگه با بداخلاقی خونوادم و مامانتون رو اذیت نمیکنم. دست همه، مخصوصا مادربزرگ و داییتون و باز، مخصوصا دست مامانتون درد نکنه که کلی کمک کردند تا این خدمت تموم شد. ایشالا تا وقتی که پسرمون بزرگ میشه (اگر پسر داشتیم) یه راهی پیدا بشه که بتونیم این مانع بزرگ رو براش دور بزنیم که مثل بچه های هم نسل باباش، عمرش تلف نشه و از زندگی عقب نیوفته.  اوضاع کار بد به نظر نمیرسه وبالاخره یه کار...
24 تير 1393

بازم خدایا شکرت

سلام عزیزای دلمون دیروز یکی از روزایی بود که مدتها انتظارشو داشتیم. دیروز خدمت سربازی بابایی با 10 ماه کسری که از طریق نخبگان و بسیج گرفته بودن و 7 ماهی که قبل از درسشون خدمت کرده بودن و دو ماه و نیمی ی که اخیرا خدمت کردن بالاخره تموم شد و یه مرحله مهم از زندگیمون پشت سر گذاشته شد و یکی از دغدغه های مهم بابایی و من حذف شد که بابتش خیلی از خدا سپاسگزاریم.  بعضی وقتا فکر می کنم که چه خوبه این مراحل رو باهم می گذرونیم. مثلا اگر بابا خدمت کرده بود بعد باهم ازدواج میکردیم اصلا مفهوم سربازی و نمی فهمیدم اصلا برام مهم نبود چه دورانی بوده  اصلا درک نمی کردم که چی گذشته و اصلا قدر نمی دونستم. همین جور برای درس و کار و همه اینا.. ول...
13 تير 1393
1